نگاه کوتاهی به کتاب روی میز انداختم اصلا حالش نبود
به گوشیم ک تازه ۱۳ درصد شده بود نگا کردم طفلی از دست من ی خواب راحت نداشت با همون شارژ ۱۳ درصد روشنش کردم وچرخی در فضای مجازی زدم مثل همیشه فقط ۳ و۴ تا پیام بیخود بود حدود دو ساعت تو گوشی بودم وقتی بخودم اومدم ک از گوشیم دود سیاهیی خارج شد و سیاهی مطلق صفحه ای وای خدای من گوشیم سوخت
پدر مادرم گفتن ک دیگ واسم گوشی نمیگیرن واقعا نمیدونم بدون گوشی چیکار کنم امروزم ک اولین روز بی گوشیه لعنتی اصن ی وضع پلشتی
به کتاب نگاه کردم برای گذروندن زمان خوب بود پس اولین صفحه رو ورق زدم چقدر قشنگ کلمات رو کنار هم چیده بود محو کتاب بودم ک در اتاقم زده شد حدود دو ساعت بود ک من فقط داشتم کتاب میخوندم
جالب بود واسه اولین تجربه خوب بود
روز ها به همین روال گذشت و من خیلی تغیر کردم منی ک فک میکردم بدون گوشی میمیرم الان دیگ اصراری واسه خرید گوشی ندارم و خب از زندگی هم دارم ی چیزایی میفهمم زندگی بدون رسانه زیاد هم بد نیست حتی قشنگ تره...
ترشح یهویی مغزم بازم تونستی خودت ی ویرایش بزن🤣🖤